این اقلیت یک نفره

وبلاگ شخصی علی امامی نائینی

این اقلیت یک نفره

وبلاگ شخصی علی امامی نائینی

چرا نباید نوشت ؟

شنبه, ۶ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۲۴ ب.ظ

چرا نباید نوشت ؟

                          یا

                          اگر نمی‌نویسید کاردرست روزگارید!


چرا نباید نوشت؟ بیشتر با نوشته‌هایی در فواید نوشتن رو به رو شده‌ام؛ اما دلایلی وجود دارد که با فکر کردن به آن‌ها می‌شود با خیال راحت ننوشتمان را به پای تنبلی نگذاریم و ادعا کنیم ما دلایلی را یافته ایم که اتفاقاً توصیه می کند که نباید نوشت.

اولین دلیلی که نباید نوشت ربط پیدا می‌کند به اینکه ما انسان‌ها همیشه در حال رشد و استحاله‌ایم، به احتمال زیاد عقایدمان تا چندماه یا چند سال آینده تغییر خواهد کرد و دیگر آدم قبلی نخواهیم بود، پیش می آید که در جمعی در حال گپ و گفت هستیم و از دوستان خرده می‌گیرند که قبلاً در نوشته‌هایت چیز دیگری می‌گفتی! اینکه نظرم عوض شده باشد کاملاً طبیعی و انسانی است، اینکه دیدمان تغییری حتی 180 درجه ای داشته باشد هم مجاز است اما شاید به دلایل انتشار عقاید قبلی‌مان، آدم تازه ای که شدیم را کسی هنوز نخوانده است. اما خطر دیگری که حداقل مرا که با اسم خودم  و بعضاً راجع به حرفه‌ام یعنی معماری می‌نویسم تهدیدم می‌کند این که ممکن است در این مسیر خوشه چینی و تأمل در باب معماری یا وارد شدن به مسائل فلسفه‌ی هنر، چیزهایی نوشته باشم یا مثلاً چیزی را پس و پیش نقل کرده باشم یا در فهم مطلبی دچار کژتابی شده که وقتی  کسی آنها را بخواند، از گستاخی‌ام در ناخونک زدن به همه چیز به شدت عصبانی شود.

فرض می‌کنیم که درست و حسابی می‌نویسم و بدون هیچ غلط (هرچند که هر نوع نوشتن به تمام جوانب واقف نیست) اما در اینجا خواننده ای می‌تواند دچار کژتابی شود و متن و موضوعی که هنگام نوشتن مد نظرم بوده را به گونه ای دیگر و حتی وارونه برداشت کند، این خطا در انتقال پیام هر متنی را می‌تواند خراب و داغان کند و این نارسایی نویسنده را بیشتر از پیش وا می‌دارد که بهترست ننویسد تا بدخوانده نشود.

دلیل دیگری که بهترست ننوشت باور به این سخن است که "به درستی، تمام حرف‌های حق قبل از من زده شده‌اند" و اگر خواننده ای واقعاً مشتاق حرف حسابی باشد بهتر است متون کله گنده های اهل فن را بخواند نه نویسنده ای خرده پا! پس هرگاه که دست به قلم می‌بریم با این تهدید رو به رو هستیم که هرچه جان بکنیم چیزی بدیعی ننوشته و بهترست وقتمان را در کار مفیدی دیگری سرمایه گذاری کنیم.

اگر وبلاگ‌نویس باشید می دانید که نوشتن و آن هم آپدیت منظم وبلاگ چقدر می‌تواند زمان بر باشد، نه تنها نوشتن و ویرایش و به اشتراک گذاری متن بلکه کارهای پشت صحنه و در پی این بودن که از روزمرگی ها الهامی برا نوشته ای تازه بگیریم یا حتی جمع آوری و منظم کردن منابع برای پست بعدی نیز می‌تواند بسیار وقت گیر باشد، این در حالی است که همین زمان را می‌شود به یادگیری حرفه ای جدید، ورزش یا وقت گذرانی با خانواده سپری کرد تا اینکه این همه کار را برای نوشتن بکنیم.

و اما یکی از مهم‌ترین دلایلی که نباید نوشت، احتمال کشیده شدن پایمان به چرت و پرت نویسی است. خیلی بد است که آدم، وقتی چیزی در ذهنش نیست سعی کند که حداقل یک صفحه بنویسد و چیزی پرت کند بیرون که نگویند نمی نویسد. حتی بعضی وقت‌ها می‌شود با ایده به سراغ متن رفت و نتوان به جز یک خط نوشت، در این وارد توصیه ی اکید به اصلا نوشتن است تا اینکه برای خالی نبودن عریضه چند خطی سرهم کنیم و دکمه ارسال را فشار دهیم .

در آخر مثل هر کار دیگری همان قدر دلیل که برای ننوشتن وجود دارد برای نوشتن هم وجود دارد .در مواقعی باید ننوشت و در موقعیت هایی بهترست که بنویسیم. در هر حال ، هر کاری که الآن داریم انجام می دهیم بهترین گزینه و درستترین کار است ، چه  قلم به دست ( یا بهترست بگویم انگشت به کیبورد) چه بی قلم به دست ...



پ.ن: این یادداشت تقدیم می شود به تمام کسانی که یک زمانی می نوشتند و الان شاید در ذهنشان ...



  • موافقین ۱ مخالفین ۰
  • شنبه, ۶ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۲۴ ب.ظ
  • علی امامی نائینی

نظرات  (۷)


 مطالبت همیشه زیبا هستند و درسته یک سری تغییر و تحولات در بینش و تفکر و عقاید انسان به وجود میاد
اما در مورد موضوع های مختلف و یا اکثر موضوعات زیبا می نویسی
 در واقع آن هایی رو که با تخصص و بینش خودت به قلم خودت می نویسی
 حالا همیشه موافق و مخالف یک موضوع و عقیده و ... همیشه بوده و هست
البته همیشه منطق یک موضوع و مطلب در چارچوب احترام به دیگر عقاید و بینش ها حفظ شود خیلی خوبِ
 مثلا درون مایه زیبای شناسی و ... داشته باشه در آن چارچوب ها ...
البته جناب آفای علی امامی که استاد ما هستند و ما از این هنرمند درس های بسیار خوبی  می گیریم

پاسخ:
سلام ، ممنون
نظر لطف شماست حسین خان

مقاله ای در باب خودکشی شمس


با نظرتان در آن سهیم باشید

و بدانید که شمس هرگز نباید فراموش شود


یا علی

بالاخره باید بنویسیم یا نه ؟!
انتخابِ سختیه ...
پاسخ:
کلا بایدی در هر زمینه ای در کار نیست


این که فکر میکنم  "آدمایی که خوب مینویسن ،وظیفشونه که بنویسن"  داره آزارم میده
کاش اینجوری فکر نکنم!
پاسخ:
خوب چطوری داره آزارت می ده ؟ 
مثلا
شما از فردا جمع میکنی میری  دیگه نمینویسی!
و من چون فکر میکنم وظیفتونه که بنویسین
عصبی میشم از زمین و زمان که چرا کسی که باید ، نمینویسه! 

اگه اینطوری فکر نکنم -که میکنم-  راحت از کنار این قضیه رد میشم! فوقش بگم "حیف شد!"
الانم که هر روز یه نفر حوس میکنه وبلاگشو جمع کنه 
رفتن رو اعصاب ما   
پاسخ:
بنده به اصل "چرت ننوشتن" وفا دارم و سعی می کنم یادداشت های خوبی آماده کنم که چندوقت دیگه که برگشتم و مطالبم رو دوباره خوانی کردم خنده ام نگیره
به نظرم وبلاگ های خوب زیاد هستن اما بدبختانه هنوز گمنام هستن و ناشناخته
سلام برادرم
الخیر فی ما وقع...
قطعا نوشتن برخی و سکوتشون خیری درش هست
برقرارباشید و محفوظ
سلام آقای امامی
چقدر من این متن را دوست داشتم انگار که کسی داشت زبان حال من را به نثر بیان می کرد
پاسخ:
سلام 
ممنونم ُ خوشحالم که این یادداشت رو دیدید 
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی