این اقلیت یک نفره

وبلاگ شخصی علی امامی نائینی

این اقلیت یک نفره

وبلاگ شخصی علی امامی نائینی

۱ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

یا چگونه یک پرتفولیوی خوب معماری طراحی کنیم ؟  


مقدمه :

تمام کسانی که زندگی حرفه­ ای شان درگیر رشته ­های خلاق من­ جمله معماریست دیر یا زود باید به گردآوری پرتفولیوی خود اقدام کنند . شاید این مرحله را بتوان یکی ازمهم­ترین و چالش­برانگیزترین لحظه­ هایی قلمداد کرد که آینده­ ی ما را مشخص خواهد کرد. اینکه کجا قرارست ادامه تحصیل بدهیم یا چه کسانی علاقه به همکاری با ما را دارند را خطوط و عکس­هایی تعیین می کنند که ما قبلا مشخص کرده  ایم با چه ابعاد و تناسبی کنار یکدیگر قرار بگیرند و با چه ترتیبی به نمایش در بیایند، به خاطر اهمیت طراحی پرتفولیو و نبود منابع کافی درباره ­ی این موضوع تصمیم دارم در این یادداشت درباره­ ی نحوه­ ی جمع­ آوری و مدیریت یک پرتفولیو خوب مخصوصا در رشته­ ی معماری پیشنهاداتی ارائه کنم.


 

اولین نکته­ ای که باید به آن توجه کنیم اینست که پرتفولیو را با کاتالوگ و تبلیغات مجلات و روزنامه ­ای اشتباه نگیریم، کاری که قرارست انجام دهیم انتقال اطلاعات در کم­ترین زمان ممکن و با ساده­ ترین شکل ممکن است، سادگی و انسجام مدارک از غرق کردن اطلاعات لابه لای تزئیناتی که هیچ پیامی نمی رساند هزاران مرتبه کارسازتر است اما همچنان نحوه ­ی ارائه­ ی ما باید به شکلی باشد که بالاترین تاثیر را روی بیننده داشته باشد طوری که آن بین کار سایر متقاضیان و درخواست دهندگان مانند دست­خط یا امضای شخصی مان همچنان که متمایز است در خاطر ناظر هم ماندگار شود.

همچنین باید یادمان باشد که پرتفولیو کلکسیونی از بهترین کارهایمان است، مجموعه­ای که علایق ، استعدادها و دغدغه­ های ذهنیمان را به عنوان یک طراح یا معمار، همچنین رشد و بسط یافتن آنها را در طول مسیر شغلی- تحصیلیمان را نمایان می کند . یک پرتفلیوی خوب تصویری نسبتا دقیق از طراح و همچنین نحوه ­ی پاسخگویی او به مسئله ­ی طراحی را در ذهن بیننده­ ترسیم می کند . از آنجایی که پرتفولیو را می توان تاریخچه ­ی گرافیکی طراحی­ هایمان تعریف کنیم تسلط نسبی به مسائل صفحه­ آرایی و تصویرسازی در ساختن پرتفولیویی جامع غیرقابل انکار است . پرتفولیو یک مجموعه­ ی خودبسنده است، ممکن است کارهای ما توسط ناظرینی بررسی شود که نه ما را می شناسند و نه تا به  حال دیده ­اند، به همین خاطر در جمع آوری مدارک و تصاویر باید هدفمان انتقال پیامی قابل فهم باشد و از زیاده ­  گویی و خسته­ کردن مخاطب جدا پرهیز کنیم در حالی که باید بیشترین اطلاعات ممکن را به نمایش در آوریم در عین حال باید با کمترین و ساده­ترین طریق ممکن بیشترین تاثیر را روی ناظر بگذاریم . در این کار شاید معمار باید شبیه به یک تدوینگر سینمایی عمل کند و با بهترین ترتیب بهترین تکه های ضبط شده از طول زندگی حرفه­ ای­ اش را به نحوی ارائه کند که در کنار هم بهترین معنا و منطق را دهد . بیشتر تاکید یک پرتفولیوی دانشجویی روی پیشرفت فردی است و کمتر به نظر می رسد که تمامی پروژهای داخلش شبیه به بهم و یک نوع نگرانی را نشانه رفته باشند، به خاطر اینکه طی چندین سال معمولا علایق و جهت­گیری های هر فرد کم کم تغییر می کنند و سمت و سویی تازه ای می یابد، به همین خاطر نگاه کردن به پرتفولیوی هر معمار نظیر خواندن اتوبیوگرافی ای مختصر است و انقلابات درونی او را به خوبی آشکار می کند و نشان می دهد در دنیای طراحی او که به کدام قطب تعلق خاطر دارد .

بهترست کسانی که تازه، وارد این رشته یا حرفه شده ­اند بی درنگ مدارک و مستندات کارهایشان را از همان ابتدای شروع هر پروژه جمع ­آوری و دسته بندی کنند، چرا که در نهایت این آینده نگری شاید ماه ها وقتی که قرارست برای پیدا کردن و دوباره ساختن مدارک گمشده یا از بین رفته تلف می­شود را جبران کند. همچنین با توجه به وقت محدود و استرسی که در این مرحله روی معمار است، کارهای از قبل انجام شده که نیازمند تنها چینیشی متفاوت­تر است کمک بسیار خوبی به او است .

نخستین کاری که برای تهیه یک پرتفولیوی خوب باید انجام دهیم ارزیابی بی طرفانه ی طراحی­ هایمان است و بهترین راه برای این کار نشان دادن آنها به افراد صاحب نظر یا همکارانمان و خواستن نظرشان است . کدام کارها قرارست بهترین خصوصیات ما را نشان دهد و کدام یکی ها بهتر است در این مجموعه قرار نگیرد . اینکه به چه مقصودی پرتفولیو را را تهیه می کنیم اهمیتی فراوانی دارد به همین خاطر ممکن است یک معمار در زندگی حرفه ­ای خود مجبور به تهیه چندین مجموعه کار شود و هر کدام را به قصدی ساخته باشد . یک پرتفولیوی استاندارد از 20 تا 40 صفحه تشکیل شده که معمولا شامل 3 تا 5 پروژه­ ی برتر معمار است، هر چه تعداد طراحی­ های ارائه شده بیشتر باشد دقت ناظر در بررسی آن ها و زمانی که صرف هر کدام می کند کمتر می شود و این الزاما بد نیست، اگر پروژه هایمان مفاهیم پیچیده­ای را در بر می گیرند باید زمان بیشتری برای ناظر قائل شویم و از تعداد پروژهای کمتری استفاده کنیم اما اگر طراح پرکاری هستیم بهترست نمونه های زیادی از فعالیت هایمان را نشان دهیم چرا که نگاهی به آن­ها کافیست . علاوه بر سلیقه­ و استعداد گرافیکی، معماری که قصد دارد پرتفولیوی باکیفیتی تنظیم کند باید قلم خوبی نیز داشته باشد تا بتواند از کارهایی که در پرتفولیو قرار می دهد با نوشتار قابل فهم و ملموسی دفاع کند، بر فرض مثال هدفمان از این نوع پاسخ ­گویی به مسئله­ ی سایت چه بوده است یا در موقع شروع این طراحی چه چیزی ذهنمان را درگیر کرده بوده است یا اینکه این دیاگرام ها چه چیزی را قرارست نشان دهند و از این قبیل متن ها.

نکته­ ی دیگری که حتما باید بدان توجه ویژه­ داشته باشیم اینست که روند طراحی اهمیت دارد. ما نباید تنها تصاویر و نقشه های کامل شده­ی یک پروژه را نمایش بدهیم، بلکه هدف ما نمایش استعداد ها ، رویکردی که نسبت به حل مسئله داشتیم و روندی که طی شده تا به این نتیجه برسیم است. می­توانیم از اسکیس­ ها یا ایده­ های اولیه­ مان در این جهت استفاده کنیم تا چگونگی رسیدن به نهایت هر پروژه به نمایش بگذاریم همان طور که قبلا اشاره شد ترتیب نمایش پروژه ها بسیار مهم است. بهترین شیوه اینست که مانند یک فیلم سینمایی با اولین برخورد ذهن بیننده را درگیر کنیم و آرام آرام او را برای یک پایان باشکوه­ تر آماده­ کنیم، ساده ­تر بگویم پرتفولیو را با یکی از بهترین کارهایتان شروع کنید و با یکی دیگر از پروژهای محبوبتان خاتمه بدهید اما در این میان آثار دیگری که ارزشمندند را به نمایش بگذارید اما یادمان باشد که انتخاب ما میان بهتر و بهترین­هاست. همچنین بخشی که بر هر پروژه اختصاص می یابد باید از همین رویه پیروی کند، چه مدارکی زودتر نمایش داده شود ، تصاویر کامل شده ؟ پلان­ها یا دیاگرام­ها ؟ و اینکه از کجا این پروژه تمام می شود و داریم کار بعدی را می بینیم ، به همین خاطر عنوان ها و تقسیم بخش ها مهم است و باید مثل فصل­بندی کتاب ها بیننده را متوجه تغییر محتوی و موضوع کند .

امروزه هرکدام از نرم افزارها با پیشنهاد های فراوانی که به ما ارزانی می دارند هزاران احتمال را در برابر ما می چینند که نادیده گرفتن آنها کار آسانی نیست چرا که خیلی از این انتخاب ها بسیار اغواکننده است اما کمتر به ماهیت کلی پرتفلیوی ما چیز مثبتی اضافه می کنند. در این یادداشت سعی شد تا ذهنیتی درباره ی تعریف یک پرتفولیوی خوب در ذهن خواننده ایجاد کند و او را آزاد بگذارد تا با توجه به آن دست به طراحی و آزمایش و خطا بزند، بنا به ضرورت بعضی از قواعد را زیر پا بگذارد و نمونه های اولیه را دوباره و چندباره مورد نقد و بازبینی قرار بدهد تا دست آخر به بهترین پاسخ ممکن برسد ، یک پرتفولیوی خوب .