این اقلیت یک نفره

وبلاگ شخصی علی امامی نائینی

این اقلیت یک نفره

وبلاگ شخصی علی امامی نائینی

درباره ضعیفه هایی که خوب قرمه سبزی می پزند !

شنبه, ۲۴ آبان ۱۳۹۳، ۱۰:۵۱ ق.ظ

 

درباره ضعیفه هایی که خوب قرمه سبزی می پزند

                                                                  یا

                                                                   اختلافات جنسیتی و فجایع آن

 

از زمانی که در رحم مادرمان هستیم و با سونوگرافی جنسیتمان مشخص می شود دورنمایی از سرنوشت ما معلوم است . خوب سال ها پیش –مثلا- این طور نبود و اگر دختر به دنیا می آمدیم مادرها به خاطر اینکه بچه شان به سرنوشت مشابه آنها گرفتار نیاید کلکمان را می کندند . اگر فکر می کنید در قرن بیست و یک ، این چیزها ریشه کن شده ، من به شما خواهم گفت که نه تنها در جنگل های آمازون بلکه در متجددترین شهرهای دنیا نیز این نگاه هنوز هست و جوری در سیستم باورهای ما ریشه دوانده که خود دخترهای جوان فکر می کنند که همین باید باشد و به غیر از آن نمی تواند باشد . حقیقت امر اینست که شما از یک جای به بعد در تاریخ نمی توانستید کلک دختر ها را بکنید . آدم های پولدار ، زمین دار ها و سلاطین  فکر کردند دیدند نیروی کار مهم تر از هر چیز دیگری هست یا می شود از زن ها بیشتر لذت برد یا هر چیز دیگر ، از آنجا به کاهن ها ، پیرها یا کسانی که باهوش بودند آمدند تعریف ها و ارزش هایی به جنسیت زن دادند که بتوانند از درون او را تخریب کنند و کار کنند که در بدو به دینا آمدن تابع باشد نه چیز دیگر . مثلا جنس ظریف ! دخترها باور دارند که جنس ظریف و شکننده و متزلزل هستند . خوب می توانم بپرسم از کی ؟ آهان یادم آمد ! مثل همان زن بدبخت قبیله که باور داشت بچه اش بدبخت خواهد شد ، مادر شما ، خانواده ی شما این ها را در ذهن من و شما فرو کرده است که اگر دختری ، پوستت زود خراب می شود و دلت راحت می شکند. کار مادر یک دختر امروزی که با خریدن لباس های نوزاد که تفکیک جنسیتی دارد ( خدایا ! ) با مادر آدم خوار قبیله ای که دخترش را زیر خاک می کرد چه تفاوتی دارد ؟ اگر تاریخ را بخوانید می بینید مردم بسیار بی سواد و همیشه احمق هستند و همیشه بدترین راه ها ، مریض ترین متد ، تا قیام قیامت استوار خواهد ماند . حالا این دختر قرن بیستمی ، خودش می شود مادر قرن بیست و یکمی و دوباره دختر کوچکش را که به دنیا آمده با خریدن لباس های ظریف دخترانه زیر خاک می کند . درباره ی زندگی زنان ، امروزه روز دو حالت پیش می آید ، یا اینکه این روال ادامه پیدا می کند و این دختر به نحوی مدرن تر ( عجب !) زن قبیله باقی می ماند یا مثلا در سن 18 سالگی چند کتاب فمنیستی می خواند و بعد در جامعه ای که همه عضو قبیله هستند دچار بحران هویتی ، اجتماعی یا حتی اخلاقی می شود .

دختران ممکن است بگویند "ایششششششششش من ظریفم ، من لوس باباممم ویشششش کیششش " خوب دوباره من تمام ضعف ها و کاستی های شما را ، اینکه به مردی نیاز دارید تا گریه کنید ، غر بزنید و هر نیازی که فکر می کنید یک مرد پشمالوی گنده برطرف خواهد کرد را به تصویری که جامعه در سرتان فرو کرده نسبت می دهم ، می دانید شما تربیت شده اید که ضعیف ، رنجور و نیازمند باشید . این نوعی اهلی کردن حیوان است . شما اهلی شده اید و در جاهایی از تاریخ مرد ها صلاح دیدند تا خرده حق و حقوقی بهتان دهند و تا خیالتان راحت شود . اما من جامعه را دیده ام ، در همه جای دنیا ، قبایل اولیه می تازند ، زنان موفقی که می بینیم دو مدل هستند ، یکی باب دل مردها خود را می آرایند و از صلاح زنانه شان بهره ی کامل می برند ، دسته ی دیگر که مثلا فمنیست شده اند با لباس های مردانه ( واقعا ؟؟؟ !! ) صندلی های ریاست را از آن خود کردند . درباره دسته اول می توانم بگویم خوب ، اینها سیستم را شناخته اند و یاد گرفته اند گلیمشان را از آب بکشند ، ممکن است از من و شما زیرک تر باشند ، شاید انقدر خوب تربیت شده اند که لذت هم می برند و مردها را مانند مومی در دست دارند ، اما حالا وضعیت دسته ی دوم چگونه است که با لباس های مردانه و سیمای جدی می خواهند بگویند که به قدر مردها جربزه دارند ؟ خوب به نظرم کارشان واقعا مسخره است ، آنها دوست دارند مثل مردها ، در جایگاه مرد ها و مثل آنها دیده شوند . شاید فطرتا برای جنسیت خود ارزشی قائل نیستند و دارند سیمای مردانه می یابند ، این روش ، یعنی حذف سیمای زن و مرد بودن زن ها نیز خودش نوعی مردسالاری هست . این جنبش های تندروی مانند فمنیسم بازی بیشتر مخالفت بلد است تا ساختن زیرساخت اجتماعی برای برابری مرد و زن . چیزی که من می بینم زن هاییست که خود را مرد کرده اند اما می گویند زن ها برابر مردها هستند ؟ً! اما انگار تصویر زن را پایین تر می دانند هنوز ...

جنسیت شما هر چه می خواهد باشد ، هیچ تفاوتی ندارد . شما قادر به انجام هرکاری هستید و اگر مرد هستید نیازی به زن تو سری خور ندارید و اگر زن هستید لازم به تکیه گاه ( اه اه اه ، چه جمله ی چرتی ! ) برای قایم شدن و پناه ندارید . ویل دورانت می گوید  انسان های نخستین زنان پا به پای مردان به شکار می رفتند ، تحملشان از مردان بیشتر بود و حتی بلند تر و ورزیده تر نسبت به آنها و دارای استقامت بیشتری بودند . کشاورزی را را آنها کشف کردند ، همین طور بافندگی و بعد از آن مردها اکتشافات آنها را گسترش و سامان دادند . بعدها چون نظم و قانون به دست مردها افتاد ، آنها خواستند زن ها فقط مال خودشان باشد اما خودشان مال همه ، به خاطر این طی چندین هزار تلاش مداوم توانستند عرف کنند که زنان ضعیفند و نیازمند . داستان همینست ، مثل مداخله ی در کشورها ی ضعیف و استعمار آن ها به دلیل اینکه آن ها نیاز به کمک دارند اما خودشان نمی فهمند ، جامعه های انسانی پرست از استمسار ، جوامع طبقات و سلسه مراتب نیاز دارد تا بالا را چاق تر کند و پایین را لاغرتر . فرمول راحت است ، به هر چیزی که می بینید ، می شنوید و می خوانید شک کنید و با کله به جنگش بروید . بعد می فهمید که دلیل تمام جنگ ها ، منازعات و بدبختی ها انسانی ، چیزهایی بوده که در بسیاری از حالات مسخره و خنده دار است اما هنوزم بهشان باور داریم .

 

پ.ن : شاید کمتر از فجایع اختلاف جنسیتی صحبت کردم ، باید به این اشاره کنم که همه ی ما در زندگی در کشتی ای سوار هستیم که روی نابرابری جنسیتی ، نژادی و طبقاتی در حال حرکت است ، برای اینکه بخواهیم از چنگ چنین اقیانوسی رهایی یابیم باید نوع حرکت و مسیرمان را تغییر دهیم ، مثلا با نوعی کایت یا چرخ بالا از کشتی بیرون رویم و از دریا فاصله بگیریم .
 

  • موافقین ۳ مخالفین ۰
  • شنبه, ۲۴ آبان ۱۳۹۳، ۱۰:۵۱ ق.ظ
  • علی امامی نائینی

نظرات  (۱۰)

خیلی خوب میشد اگه ما خانوما بتونیم خودمونو باور کنیم...
سالهاست که اینجوری با این باورها ما رو به جنس "برتر" وابسته نشون دادن،
سالهاست که باور جنس "ضعیف" بودن رو داخل ذهنمون پرورش دادن...
چه خوب میشه که من از "من" شروع کنم و به اندازه ی توانم جلوی این باورها بایستم...
ممنون از مطلبتون

پاسخ:
خواهش می کنم 
سلام
عمیقا ممنون علی امامی نائینی 
برای این مدل فکر کردنت تمام قد می ایستم.. 
پاسخ:
ممنون دوست عزیز 
تحلیل جالبی بود...
مخصوصا در مورد فمنیست ها
پاسخ:
نظر لطف شماست 
  • وبلاگ شمس
  • یعنی شما می فرمایید فیزیولوژی بدن روی بیولوژی آن نمی تواند اثر بگذارد؟

  • وبلاگ شمس
  • من می دانم که فیزیولوژِی بدن روی بیولوژی آن اثر دارد، من به این موضوع رسیدم چون یک بخشی از کار من تحقیق روی همین مسائل است.
    پاسخ:
    بحث من انتخاب هوشمند مسیر زندگی است خارج از الگوهای جنسیتی ، نژادی و طبقه ای . سلسله مراتب جنسیتی دقیقا مثل سلسله مراتب نژادی موضوعیست که شاید آیندگان مارا به خاطر باور به آن مسخره کنند . فرض کنید که فکر کنیم که یک سیاهپوست نمی تواند رئیس جمهور شود ، به تبع آن درباب زنان چنین فکرهایی می شود . چیزی که به عنوان پیشداوری در سرمان پرورانده ایم و آنقدر درونی شده که حتی وقتی می خواهیم به چیزی فکر کنیم آن ها قابل دسترس نیست و معیار نقد مارا تشکیل داده اند و خود باعث جهت داده شدن به افکار ما می شود . بهترین کاری که می توان کرد ، پیداکردن این پیشداوری ها و مورد آزمایش قرار دادن آنهاست . 
  • وبلاگ شمس
  • من هم بحثم همین است بله باید زن حضورش را پر رنگ کند اما من فکر می کنم بعضی از شغل ها با روحیات یک زن متناسب نیست. این حرف را بابت تکرار یک حرف تکراری نمیگم. اگر بر فرض محال من پیمانکار یک فضایی بودم که تمام کارگران و کارفرما هم خانم بودند من باز همین را می گفتم.
    من نمی گویم کار یک مهندس معمار سخت است یا کار یک رئیس جمهور یا کار یک کارگر و... اصلا چنین تقسیم بندی نمی کنم کار متناسب نیست من به عنوان یک زن تخصص دیگری دارم و یک مرد هم تخصص دیگری که نباید این وظایف را باهم قاطی کنیم و اسمش را بذاریم تساوی حقوق زن و مرد!
    مرد و زن حقوق مساوی نمی توانند داشته باشند چون خودشان باهم برابر نیستند از دو جنس متفاوتند. زن امروز ساختمان می سازد  و مرد آشپز بین الملل می شود !
    بله من موافق ام با زنی که استاد دانشگاه است، بازنی که پزشک است اما با زنی که مکانیک هست نه! چرا چون برای مکانیک شدن من باید با ابزار سخت کار کنم من باید تا فرق سر روغنی بشوم چرا فقط بخاطر اینکه مردها فکر نکنند که زن ضعیفه است؟
    پاسخ:
    این تفاوت سلیقه است و به جنسیت تعمیم نمی یابد . همه مردها دوست ندارند کار مکانیکی و دستی بکنند ، مردهای شاعر و لطف تر از زنان معمولی بسیارند . همچنین من زن هایی را می شناسم که دوست دارند زیرماشین روند و کثیف و روغنی شوند . آیا بحث کلی کردن و شاید به خاطر آمار بیشتر زنان لطیف باید نسخه ی کلی پیچید ؟ آیا بهتر نیست هرکس سرنوشت خودش را مانند شما انختاب کند ؟ آیا بهتر نیست که هرکس زندگی اش را بشناسد و بعد مسیری که مناسب اوست انتخاب کند ؟
  • وبلاگ شمس
  • چرا اتفاقا باید همین طور باشد و هر کس مسیر زندگی اش را خودش انتخاب کند. اما ما حق نداریم به زن مرد شدن را دیکته کنیم و از زن بخواهیم که برای اثبات ضعیف نبودنش پا به پای مرد کار کند.این چیزی است که شما به عنوان یک مرد در متنی که نوشتید از ما می خواهید!
    زنی که دوست دارد کثیف و روغنی شود حتما باید فضایی که در آن بزرگ شده بررسی شود چون من بیش از شما زن ها را می شناسم چرا که خودم از این جنس هستم و دختری که فردا قرار است مادر باشد و مهر و محبت را در فضای خانه منتشر کند نمی تواند قصاب و راننده 18چرخ و مکانیک و... بودنش را با مهر مادری و لطافت یکجا جمع کند!یا حداقل این کار برایش آسان نخواهد بود!
    همین مردهای شاعر که می فرمایید کدامشان را دیده اید که تحمل دیدن لاشه گوسفند را داشته باشد؟
    زن ها همه باید فطرتا همین طور لطیف باشند اگر نیستند بخاطر از بین رفتن به مرور  این احساساتشان است.
    پاسخ:
    به نظرم هیچ انسانی نباید خشونت را تحمل کند ، درباره عادی شدن تکه پاره کردن گوشت هر چیزی عادی خواهد شد . در قدیم نوزادهای اضافی را به مصرف خوراکی در می آوردند حتی در زمان صلح و ابدا احساس ترحمی نسبت به طفل وجود نداشت چون این عرف بوده و حتما کسانی بودند که از این عرف به نحوی دفاع می کردند و آنرا فطری و انسانی می دانستند . در ضمن یک زن می تواند انتخاب کند که مادر نباشد ، همسر نباشد و به نظرم بدن یک زن نمی باید سرنوشت او را به تمامی در چنگ خود درآورد ، بله مهم است ولی تنها یک فاکتور است .. تمام چیزهایی که می فرمایید از پیشفرضی می آید که فکر می کند زن لطیف است و مرد فطرتا وحشی و تمامیت طلب . وقتی مثال نقض آن وجود دارد نوشتن چه تاثیری دارد .
    در اینکه دراک و نگاه به هستی زن تفاوت دارد شکی نیست اما در وظایفی که جوامع تقسیمش کرده بین زن ها و مرد ها نقد های اساسی وجود دارد و خود باعث خشونت و پیامدهای دیگری می شود که حتی مردها را نیز تحت تاثیر قرار می دهد .
    درباره ی نوشته ام نخواستم چیزی را دیکته کنم ، سخنم با دخترانی بود که آرزوهای بزرگ دارند اما مرتب با خودشان درگیرند و در استرس مداوم آرزو دارند مرد به دنیا آمده باشند . خواستم بگویم برای رسیدن به اهداف پیشفرضی برای نرسیدن بدان جود ندارد .

    به نظرت چطوری این مشکل حل میشه؟؟؟؟؟؟؟؟به نظرم از پایه واساس مشکل داره ودید مردم این روایجاب کرده....فرهنگ مردم رو که نمیشه عوض کرد.همیشه به زن اینطور نگاه شده وبعضی زن ها اینو قبول کردن حتی....اگه همه ی مردها دیدشون مثه شما میشد که مشکلی به وجود نمیومداما متاسفانه از همون اول تبعیض بود تا ابد هم خواهد بود
    پاسخ:
    به نظرم مرد و زن در باقی ماندن  این دید سهم مساوی دارند ، بهترین راه برای تغییر چیزی صحبت کردن درباره اش هست و فرهنگ موجودی زنده و پویاست و تفکرات من و شما نیز در همین فرهنگ بوجود آمده و در حال تعامل با سایرین است پس قابلیت تغییر دارد اما زمان دیدن نتیجه ی نهایی نیازمند حوصله و صبر زیادی است .
    چند هزار سال دیگه باز جریان بر عکس میشه و اون وقت مردها هستن که استثمار میشن
    پاسخ:
    اگه اشاره دارین به جریان زن شاهی که خیلی می شنیدیم که زن ها زمانی عنان همه چیز رو به دست داشتن این ایده رو انسان شناش ها رد کردن ، در هر حال بدم نمیاد چند هزار سال بعد نمونه ی وارونه ی الان رو ببینم البته اگر انسان ها هنوز وجود داشتن !
  • بــُگــذار گـمنــامـ بمـــانـَـم
  • افاضات ویل دورانت جای بسی خنده ی پهن داشت...ههه...
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی