این اقلیت یک نفره

وبلاگ شخصی علی امامی نائینی

این اقلیت یک نفره

وبلاگ شخصی علی امامی نائینی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سلیقه» ثبت شده است

معماری چیست و معمار کیست ؟
                                          یا
                                            جوابی محترمانه به  آنهایی که معمارها را نقاش می دانند


سال ها بود بردگان یا کارگران مزدبگیر برای شاهان و فرمانروایان بزرگ قصر و خانه های مجلل می ساختند ، مسجد ، بازار و هر ساختمانی که امروز به عنوان میراث فرهنگی و تاریخی می شناسیم ادامه ی تصوری شکل یافته و ادامه دار تاریخی است که به این مدل معماری ناخودآگاه می گویند ، معماری که عملی و سینه به سینه از استادکار به شاگردش منتقل می شده است . اما از جایی به بعد شغل تازه ای بوجود آمد ، بعضی ها "معمار" شدند، کار این فرزندان خلف عصر روشنگری این بود که ایده هایی که سرمنشا آن شخص خود معمار بود به عرصه ظهور برسانند . اینها با بنّاهای پیشه ورمسلک قبلشان متفاوت بودند ، آن ها فکر پشت پرده ی کارها بودند ، از این تاریخ به بعد معمار بودن تبدیل به تخصصی جدا شد و هرچه زمان بیشتر سپری شد ، کارهای غیرذهنی و یدی خود به تخصص های دیگری تبدیل شد و اما معماری در فکر ، روان و بازی های ذهنی - تجربی معنا یافت . اینک معماری در شریف ترین وضعیتش پروسه تعریف یک ساختار یا کنشی تازه در بستر های اجتماعی ، فرهنگی و فیزیکیست . در تعریفی دیگر ، برای حالتی که معماری بتواند در بازار آشفته ی کنونی دوام بیاورد ، معماری تخصصی خدماتی مانند وکالت یا جراح بینی توصیف می شود ،معمار مامور اجرای فرامین کارفا در بدیع ترین وضع خود می شود ،  عمل "خروج از پروژه" در صورت عدم هماهنگی معمار و کارفرما چاره ای برای جلوگیری از به دنیا آمدن اثریست که معمار در قابوس نامه اش آنرا معماری یا بدیع نمی داند . معمار بنا به ارزشهایی که منشایی درونی است دست به طراحی می زند و سعی می کند در این مسیر کارفرما را ارضا یا در مسیر ذهنی خودش قرار دهد .
اما مناقشه ای قدیمی ای وجود دارد ، چرا معمار آن چیزی را نمی خواهد که کارفرما می خواهد ؟ یا چرا یکی از دلیل های بوجود آمدن آثار شاخص معماری داشتن "کارفرمای خوب" عنوان شده است ؟ جوابش اینطور نیست که خون معمار ها رنگین تر است یا چون معماری حرفه ای اومانیستی است و درونیات معمار ارجحیت می یابد اما دلیل های مهم تری وجود دارد ؛ معمار بنا به تحصیلات و جستجوها و دریافت هایی که از معماری دارد سلیقه ای ورزیده تر و کارآزموده تری دارد ، او چیزهایی را می داند و پیشبینی می کند که در وحله ی اول کارفرما به آن ها واقف نیست و دلیل دیگرش اینست که بیشتر مردم واقعا نمی دانند چه می خواهند و این یکی از مهم ترین دلایلیست که معمار و تفکر او ارزش می یابد ، در درست ترین حالت معمار متفکریست که  دورنمایی وسیع تری را می بیند و در هنگام بحث با کارفرما ارزش هایی را در نظر می گیرد که به نظرش بهترین جواب است . با مثالی تاریخی  ارزش کارهای خلاقانه که نقطه ای عطف در کیفیت زندگی انسان ها بوده بهتر نشان داده می شود ، تا چهل و اندی سال پیش مدل های مختلف خوراکی وجود نداشت ، مثلا یک نوع چیپس بود از چیپس نمکی یا فلفلی یا سرکه ای خبری نبود اگر می خواستیم چیپس بخریم فقط با یک محصول طرف بودیم و آن اسمش چیپس بود . کسی نمی گفت چه نوع چیپی می خواهم با آنکه زندگی در شرایط کنونی ثابت کرده که هرکس ذائقه و نیازی متفاوت دارد، اختراع مزه های متفاوت که چیپس نیز شاملش می شود مدیون هاوراد مسکویتز است ، کسی که دریافته بود یک چیز عالی وجود ندارد بلکه چیزهای عالی وجود دارد و با شرکت سسی که قرار بود برای آن ها سسی عالی درست کند قرارداد 9 سس عالی بست و با اینکار انقلابی در سطح مواد غذایی بوجود آورد . توجه داشته باشید که عمل انقلابی و دور از انتظار فردی خلاق توانست به نیازی پاسخگو باشد که سفارش دهنده از ان مطلع نبود و با این کار او شرکت تولید کننده سود قابل توجهی بدست آورد و البته زندگی مردم پر از رنگ و بو و انتخاب شد . یک معمار می تواند کیفیتی را برای کارفرما پیشبینی کند که او نمی داند چیست اما بعد از اعتماد به تخصص و تجربه ی معمار می تواند از محصول یک تفکر ناب لذت ببرد .

پ.ن : ایده ی معمار به مثابه حرفه ای خدماتی اولین بار از زبان دکتر علیرضا تغابنی به گوشم رسید .
پ.ن : لزوما تجربیات بدیع معماری منتج به ارضای منافع کارفرما نمی شود .